زمانی که تپینگ برای اولین بار در دهه هفتاد میلادی مورد استفاده قرار گرفت، این تکنیک بر اساس نصف‌النهارهای طب سوزنی پایه‌گذاری شده بود (که نام کامل آن، ضربه زدن به نصف‌النهار یا meridian tapping است). این‌گونه تصور می‌شد که پاک‌سازی این نصف‌النهارهای انرژی منجر به پاک‌سازی ناهنجاری‌های سیستم انرژی بدن می‌شود (رفع گسستگی سیستم انرژی بدن می‌شود) و لذا احساسات منفی را از بین می‌برد.

اما امروزه ما بر پایه مطالعات علمی اخیر به درک جدیدی دست ‌یافته‌ایم. مشخص شده است که رشد مغز در سال‌های اولیه بلوغ متوقف نمی‌شود، بلکه در هر سنی تغییر می‌کند. ارتباطات عصبی جدید همیشه می‌توانند ایجاد شوند. متأسفانه این موضوع می‌تواند علیه ما نیز عمل نماید. وقتی آسیب روحی یا اتفاقی را که سبب تحریک احساس منفی می‌شود، تجربه می‌کنیم، ما مسیرهای عصبی‌ ایجاد می‌نماییم که از برانگیخته شدن مجدد این احساس منفی حمایت می‌کنند. به عنوان مثال وقتی تجربه‌ای داشته باشید که شما را به این باور برساند که مردم بد ذات یا خطرناک هستند، شما به دنبال شواهد و مدارک دیگری می‌گردید که این باور را تقویت کند و شواهد خلاف آن را نادیده می‌گیرید.

ما همچنین مسیرهای عصبی می‌سازیم که باورهای محدودکننده یا تضعیف کننده‌ای را که در لحظه آسیب دیدن داشته‎ایم تقویت می‌نمایند. فرایند ایجاد این مسیرهای عصبی بسیار سریع است و اریک کاندل برنده جایزه نوبل می‌گوید: بشر می‌تواند ارتباطات عصبی مربوط به الگوی فکری مشخصی را تنها ظرف یک ساعت، دو برابر کند!

شرایطی مانند ترس‌ها و اختلالات استرس پس از آسیب (PTSD) به این دلیل وجود دارند که مغز چرخه بازخوردی ایجاد می‌کند که مسیرهای عصبی زیادی را می‌سازد و تقویت می‌کند. همان‌گونه که در کتاب مشاهده خواهید کرد، تجارب حاصله در طول زندگی سبب ایجاد ترس و باورهای محدودکننده می‌شوند که در درون مغز ارتباط دائمی باهم دارند. این حالت در همه انسان‌ها شکل می‌گیرد و این صرفاً مربوط به افرادی که دچار آسیب روحی حاد شده‌اند نیست. برای تغییر خود باید چرخه بازخوردی را که سبب ایجاد این‌گونه الگوها می‌شود، قطع کنید.

tapping-diagram

به بیان ساده، درک و آگاهی از ترس‌ها و باورهای محدودکننده معمولاً به شما توانایی غلبه بر آن‌ها را نمی‌دهد. شخصی را در نظر بگیرید که دارای ترس از پرواز است، او شاید به صورت خودآگاه بداند که پرواز از رانندگی با ماشین ایمن‌تر است. با این وجود، این دانستن آگاهانه، مانع از بروز نشانه‌های خاص ضمیر ناخودآگاه وی در هر بار سوارشدن او به هواپیما نمی‌شود.

حال تجربه‎ای که شما را عصبانی یا ناراحت می‌کند به یادآورید. اگر شما به تفکر در مورد آن ادامه دهید یا حتی اگر سعی کنید این تفکر را نادیده بگیرید، مسیرهای عصبی استرس و نگرانی بیشتر و بیشتری را ایجاد می‌کنید. این حقیقت که با گذشت زمان این فرایند قوی‌تر می‌شود، سبب می‌گردد که ما فرایند ایجاد این‌گونه ارتباطات عصبی منفی را قطع کنیم، چرا که هر احساس منفی یا باور محدودکننده‌ای در طول زمان فقط بدتر می‌شود و نه بهتر.

ضربه زدن با سر انگشتان یا همان تپینگ این فرایند را قطع می‌کند. ضربه زدن سیگنال‌هایی را به مغز می‌فرستد تا مغز به جای ترس و ناراحتی، با آرامش عکس‌العمل نشان دهد. این موضوع ثابت شده است که مقدار کورتیزول به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌یابد که این‌امر به نوبه خود سبب کاهش استرس می‌شود. هر زمان که به مسئله ناراحت‌کننده‌ای فکر می‌کنید چه درباره کاری باشد که می‌خواهید انجام دهید و یا خاطره ناخوشایندی باشد، استفاده از تکنیک تپینگ کمک می‌کند تا ناراحتی احساس شده را خنثی کنید و بتوانید به حالت آرامش برگردید.

 

برگرفته از کتاب ” موفقیت و آرامش در دستان شما” اثر جک کنفیلد 

ترجمه ساسان جعفرنیا

لینک سفارش خرید کتاب موفقیت و آرامش در دستان شما اثر جک کنفیلد و پاملا برونر (به صورت پی دی اف)

ساسان جعفرنیامشاهده نوشته ها

Avatar for ساسان جعفرنیا

مشاور، مجری و مدرس کسب و کار اینترنتی دیجیتال مارکتینگ، فروشگاه اینترنتی، طراحی و بهینه سازی سایت سئو، توسعه دهنده سایت های شرکتی، فروشگاهی، اداری، خبری، آموزش آنلاین، رزرواسیون هتل و تور، اخذ نماد اعتماد الکترونیکی و درگاه بانکی، متخصص در صنعت چاپ و نشر کتاب، تهیه طرح های اقتصادی و توجیهی.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *