من به عنوان مشاور با هزاران کارآفرین بصورت روزانه در تماس هستم و دقیقاً همین مشکلات را در کسبوکارها میبینم. در این کسبوکارها هدفی وجود ندارد، استراتژی مشخصی دیده نمیشود، میزان فروش در حال کاهش است، روشهای بازاریابی موثر نیست، 60 ساعت کار در هفته صورت میگیرد و نتایج حاصله رضایتبخش نیست. تمام این مشکلات یا حداقل بخش بزرگی از آنها تقریباً بین تمام کسبوکارها در گوشه و کنار جهان دیده میشود. این مشکلات میتوانند به ورشکستگی، بهم خوردن روابط دوستانه و طلاق منجر شوند.
اما خبر خوب این است که قرار نیست وضعیت شما هم اینگونه باشد.
اما برای اینکه اطمینان حاصل کنید که وضعیت شما مانند وضعیت افراد ورشکسته نخواهد بود یکسری کارها وجود دارد که شما باید انجام دهید.
اول از همه اینکه میخواهم این سوال را مدنظر داشته باشید: آیا کسبوکار برای شما کار میکند یا شما برای کسبوکارتان کار میکنید؟
بسیاری از صاحبان کسبوکار که من با آنها صحبت کردهام در حقیقت کارمند کسبوکارشان هستند. این افراد کسبوکار خود را با این هدف شروع کردهاند که از دنیای کارمندی خارج شوند اما در نهایت وضعیت به گونهای پیش رفته که مجبور شدهاند سختتر از زمان کارمندی کار کنند و نتایج به دست آمده نیز بسیار کمتر از زمانی است که کارمند دیگران بودهاند. هرچند که ممکن است بعضی از این افراد موفقیتهای مقطعی داشته باشند اما معمولاً به راحتی میتواند متوجه شد که استراتژی مشخصی وجود ندارد. لذا زمانی که میزان موفقیت کاهش مییابد انگیزه و هیجان کار کردن هم کمتر میشود. در این حالت صاحبان کسبوکار ضعیف ذهنشان درگیر این موضوع است که مشکل کجاست و چرا کارها خوب پیش نمیرود.
زمانی که افرادی ورشکسته به سراغ من میآیند اولین چیزی که به من میگویند این است که ما نمیدانیم در کجای این اقتصاد قرار داریم و قرار است چگونه عمل کنیم. آنها به این باور رسیدهاند که قرار نیست در دورانی که اقتصاد وارد رکود شده است اتفاق خوبی برای آنها بیافتد و هیچ نوری در انتهای تونل دیده نمیشود. آنها به این اطمینان رسیدهاند که اقتصاد در همین وضعیت میماند و آنها هیچ انتخاب دیگری ندارند و راهی هم که میروند محکوم به شکست است.
چیزی که من به آنها میگویم این است که ممکن است که آنها واقعاً درست بگویند. شاید اقتصاد واقعاً در سراشیبی سقوط باشد و شاید به این زودیها اقتصاد خوب نشود. اما این به این معنی نیست که کسبوکار شما هم باید شکست بخورد. شاید به نظر احمقانه برسد، نه؟ اما اصلاً احمقانه نیست. این منطق نبوغ است.
اگر کسبوکار شما در حال شکست خوردن است شاید اینگونه به نظر برسد که به دلیل تاثیر خارجی اقتصاد بر کسبوکار شماست. اما من با قاطعیت میتوانم به شما بگویم که این شکست در کسبوکار شما به این دلیل است که تمام تلاشی که شما میکنید و انرژی، زمان، منابع، پول و هرچیز دیگری که صرف کسبوکار خود میکنید بهینه نشده است. در حقیقت شاید به لحاظ آماری کارهای شما دقیقاً بر خلاف بهینه سازی باشد. در بسیاری از حالات فعالیتهای شما صرفاً برای شما هزینه ایجاد میکند به جای اینکه نتیجه و ثمرهای داشته باشد.
کسبوکار خیلی ها به مشکل برخورده است زیرا آنها تمام تلاششان را میکنتد بدون اینکه این تلاشها را مدیریت کنند. در کسبوکار آنها اتفاقاتی میافتد که هیچ تلاشی برای کنترل شان نمیکنند. مثلاً کمپین تبلیغاتی ایجاد میکنند و اجازه میدهند که کمپین به فعالیت خود ادامه دهد بدون اینکه نتایج آن را مرحله به مرحله بررسی کنند. نتیجه هم این خواهد بود که این کمپینها بیشتر هزینه ایجاد میکنند تا نتیجه داشته باشند. این امر سبب میشود که سرمایه بیل از بین برود در حالی که او اصلاً نمیداند که این فعالیت کارایی ندارد و حتی تشخیص نمیدهد که این فعالیت مناسب کسبوکار وی نیست.
الان زمانی است که شما باید کنترل کسبوکارتان را به دست گیرید و با بهتر کردن روش کار نتایجش را چند برابر کرده و به این سمت بروید که هرچیزی در کسبوکارتان بیشتر و بهتر گردد. قطعاً اقتصاد بر علیه شما خواهد بود. اما منطق نبوغ به ما میگوید که اگر شما هم بر علیه خودتان حرکت کنید حتی بهتر شدن اقتصاد هم نمیتواند به کسبوکار شما کمک کند. اگر شما بتوانید این مسیر اشتباه را برعکس کنید میتوانید کنترل کسبوکار خود را در دست گیرید و این موضوع اصلاً ارتباطی به این ندارد که اقتصاد چگونه عمل خواهد کرد. با این روش، کسبوکار شما بهینه شده و به جلو حرکت خواهد کرد.
شما نمیتوانید مقصد خود را یک شبه تغییر دهید اما مسیر خود را میتوانید.
جیم ران
آیا میدانید 95% از صاحبان کسبوکار اصلاً به اهدافشان نمیرسند؟ من به شما میگویم چرا. چون آنها هیچ هدفی ندارند.
خیلی جالب است، نه؟ ما در جامعهای زندگی میکنیم که بر اساس توانایی ما در تعیین و رسیدن به اهداف ساخته میشود. ما هر ساله در ابتدای سال لیستی بلند بالا از آرزوهای خود را مینویسیم. ما مشخص میکنیم که میخواهیم به باشگاه برویم و غذاهای سالم بخوریم. حتی به کودکان خود نیز پیشنهاد میدهیم و آنها را ترغیب میکنیم که اهداف مشخصی برای خود تعیین کنند. اما وقتی به صاحبان کسبوکار میرسیم میبینیم که آنها به سادگی این بخش مهم را در سازمانها و شرکتهایشان فراموش میکنند.
چیزی که من در این کتاب میخواهم به شما نشان دهم این است که چگونه میتوان این حالت را تغییر داد. هیچ زمان برای مشخص کردن اهداف و تلاش برای رسیدن به آنها دیر نیست. تمام کاری که باید انجام دهید این است که راه حلهای مناسب برای به حداکثر رساندن احتمال موفقیت خود را پیدا کنید.
من در طی 40 سال گذشته به عنوان مشاور بیش از 20000 صاحبان کسبوکار در سراسر جهان کار کردهام. و در تمام سمینارها، کتابها، برنامهها و سخنرانیها به صدها هزار و شاید میلیونها نفر کمک کردهام که بتوانند کسبوکارشان را رشد دهند. و صادقانه بخواهم بگویم باید این گونه مطرح کنم که من به تعداد بیشماری از کارآفرینان کمک کردهام که بتوانند درآمدها خود را در طی چند ماه دو، سه یا چهار برابر کنند.
من در طی سالهای کاری با انواع مختلفی از افراد روبه رو شدهام و به افرادی که درختان را هرس میکنند و نیز افرادی که لیموزین سوار میشوند کمک کردهام. به صاحبان مشاغل خرد خانگی و شرکتهای چندین میلیون دلاری هم کمک کردهام. اما فارغ از نوع افراد یا نوع تجارت یا حتی نوع محصولی که افراد و شرکتها میفروشند به این نکته رسیدهام که اشتباهات صاحبان کسبوکار تقریباً یکی است. زمانی که شما یاد بگیرید از این اشتباهات اجتناب کنید، میتوانید خودتان را از رقبا متمایز کنید به شکلی که اصلاً فکرش را هم نکرده باشید.
دانش سرمایه است. و بخش اعظمی از صاحبان کسبوکار امروزه این نوع سرمایه که برای پیشرفت کسبوکار ضروری است را ندارند. نکته مهم این است که ما در بهترین دوره تاریخ زندگی میکنیم و همه اطلاعات زیر انگشتان ما است و به راحتی میتوانیم با داشتن کلمات کلیدی درباره تقریباً تمام موضوعات اطلاعات به دست بیاوریم. اما هنوز هم بسیاری از کارآفرینان نسبت به موقعیتهایی که برای آنها وجود دارد ناآگاه هستند. آنها همان کارهایی را میکنند که همیشه انجام میدادهاند و در بیشتر موارد هم عمده دلیل این است که آنها راه بهتری بلد نیستند.
البته حقیقت این است که راه بهتری وجود ندارد بلکه راههای بهتری وجود دارد. این کتاب تماماً در مورد بالابردن و افزایش فرصتها است که در اختیار شما و کسبوکار شماست و شاید شما تا بحال حتی به آن فکر هم نکرده باشید.
من به شما نشان خواهم داد که چگونه عملکرد خود را تغییر دهید و از این تغییر عملکرد سود ببرید. من روشهایی را به شما خواهم گفت که سبب میشود به صورت سیستماتیک ارزش افزوده و جریان درآمدی بیشتری به کار خود اضافه نمایید. و راههای مختلفی برای افزایش روشهای بازاریابی و سیستمهای فروش ارائه خواهم کرد. علاوه بر این، به شما نشان خواهم داد که چگونه میتوانید با ایجاد ژنراتورهای تولید سود و شبکه توزیع، موفقیت خود را بیشتر نمایید.
اینها استراتژیهایی هستند که رقبای شما نمیدانند. صاحبان بسیاری از کسبوکارها حتی موارد کمی از این مطالب که به شما میگویم را نمیدانند چون تا به حال کسی به آنها نگفته است که این موارد مهم هستند. واقعیت غم انگیز این است که آنها نمیدانند که چقدر ناآگاه هستند.
اما قرار نیست شما هم اینگونه باشید. و زمانی که شما این کتاب را تمام کنید قطعاً دیگر جزو این افراد نخواهید بود.
راهحلهایی که من به مشتریان ارائه میدهم تغییر دهنده بازی هستند. این راهحلها نه تنها روش کسبوکار شما را به کلی تغییر میدهند بلکه روش تفکر شما در مورد کسبوکار را هم عوض میکنند. در این حالت دیگر شما کارمند کسبوکار یا تیم خود نخواهید بود. شما دوباره میتوانید کنترل تمام جنبههای زندگی را در دست بگیرید و همین امر به شما امکان میدهد که زندگیای که دوست دارید را داشته باشید. من ضمانت میکنم که میزان درآمد، شادی و آرامش ذهنی شما افزایش خواهد یافت و همین امر سبب میشود که رشد شما ادامهدار باشد.
میتوانم به شما اطمینان دهم که هیچ حسرت و پشیمانی وجود نخواهد داشت و به همین دلیل است که به مشتریانم میگویم شما زمانی دستمزد مرا پرداخت کنید که نتایج را دیده باشید تا خیال مشتری راحت باشد که من در کارم حرفهای هستم. من تا این اندازه به کار خودم مطمئن هستم که میتوانم برای آنها تولید نتیجه داشته باشم و لذا در مورد شما هم همین اطمینان را دارم که راهکارهای من نتایجی بسیار عالی برای شما خواهد داشت.
من مشکلاتی که شما در کسبوکار با آن روبرو هستید را میدانم و راهحلهای آنها را هم میدانم. تا کنون نیز این کار را برای تعداد بیشماری از صاحبان کسبوکار و افراد حرفهای انجام دادهام و لذا برای شما نیز انجام خواهم داد.
شما قرار نیست مانند افراد ضعیف باشید که روزی 12 ساعت کار کنید و جلوی چشمتان ببینید که کسبوکارتان در حال از بین رفتن است.
انتخاب با شماست.
اگر آمادهاید که مسیر دیگری را انتخاب کنید، به خواندن این کتاب ادامه دهید.
فهرست مطالب کتاب نبوغ بازاریابی خود را به کار گیرید
فصل اول: آیا کسبوکار برای شما کار میکند یا شما برای کسبوکارتان کار میکنید؟. 7
فصل دوم: چگونه در بازار شکستناپذیر و غیرقابل رقابت باشید. 19
فصل سوم: مانند یک نابغه بازاریابی فکر کنید. 33
فصل چهارم: با کسبوکار خود معاشرت کنید اما عاشق مشتریان خود باشید. 54
فصل پنجم: کشف داراییهای پنهان در کسبوکار 66
فصل ششم: فروش مشاورهای: کلید کسب درآمد میلیونی.. 82
فصل هفتم: آیا ساختار قیمتگذاری برای شما هزینه بالایی دارد؟. 96
فصل هشتم: همه چیز را تست کنید از تیتر تا ضربالاجل.. 111
فصل نهم: ارسال پیام به بازار 121
فصل دهم: چرایی قانون ارجاع دادن.. 136
فصل یازدهم: استفاده از شبکه خود. 148
فصل دوازدهم: یافتن تاییدکنندههای درست… 160
فصل سیزدهم: سرمایهگذاری مشترک در اقتصاد امروز 169
فصل چهاردهم: تبدیل شدن به یک مشاور 181
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.