عبارت است استفاده از ابزار سختافزاری و نرمافزاری برای دریافت امواج مغزی و سپس تحلیل این امواج برای درک و شناخت طرز تفکر مخاطب نسبت به موارد مدنظر ما .
ورود محققین بازاریابی به نورومارکتینگ مستلزم شناخت اصول و پایه علوم اعصاب است. اینکه در قدم اول و ابتدایی بدانند نورون چیست و انواع آن چگونه در بدن انسان مشغول فعالیت هستند و از طرفی شناخت ساختارهای مغز و چگونگی پاسخگویی نسبت محرک های اطراف چگونه خواهد بود. سوق دادن یک پزشک و یا محقق علوم اعصاب به سمت مطالعه کتاب بازاریابی چندان آسانی نیست!
هردو دسته به اندازه کافی موضوعاتی برای تحقیق، پژوهش و بکارگیری در اختیار دارند که به فکر مطالعه و پژوهش در رشته ای نا شناخته، نوپا و غریبه نیافتند. که شاید این خود از مهم ترین عوامل عدم توسعه این علم باشد.
آنچه که در مغز ما اتفاق میافتد ناشی از آنالیز و تصمیم گیری بر مبنای اطلاعات ورودی است که دریافت میکند. این اطلاعات چه هستند؟ و از کجا و چگونه وارد مغز میشوند؟
این پرسش مطرح میشود که آیا شناخت این فرآیند میتواند استفاده تجاری داشته باشد؟
این سوالی است که بازاریابی در سال ٢٠٠٢ پاسخ مثبت داد و نورومارکتینگ بوجود آمد.
بسیاری از شرکت های بزرگ تاکنون از نورومارکتینگ در موقعیت ها و به قصد اهداف متفاوتی استفاده کردند که طی مقاله ای روزنامه Libération Economie فرانسه نام آنها را ذکر کرد :
شرکت هایی چون : مایکروسافت، اینتل، گوگل، مکدونالد، فیسبوک، دیزنی، هیوندای و… که همه امروز از مشتریان NeuroFocus بشمار می روند.
اما آنچه بسیار جالب توجه است رشد بسیار سریع تعداد شرکت هایی است که چنین خدماتی را در سطح اروپا و آسیا ارائه داده و بسیاری از متخصصین و مشاورین بازاریابی در سراسر دنیا نورومارکتینگ را یک روش قابل اعتماد در طراحی کمپین های تبلیغاتی و ارزیابی آنها نسبت به مؤثر بودنشان می دانند.
علاوه بر تحقیقات بازاریابی، کاربردهای جدیدی را نیز می توان برای نورومارکتینگ تعریف کرد.
یکی از این کاربردها به طور خاص در فضای فروشگاهی استفاده شده و برای تاثیر لحظه ای بر مشتریانی که همان لحظه در فروشگاه در حال دیدن کالاها و خرید آنها هستند استفاده می شود. راه های بسیاری وجود دارد تا افراد را به یک فروشگاه کشاند ولی چگونه می توان در لحظه حضور آنها در فروشگاه باعث شد که آنها زمان بیشتری را در فروشگاه سپری کرده و میزان خرید بیشتری را انجام دهند؟
شناسایی اینکه مشتریان به چه چیزی نیاز دارند سوالی که مدت ها توسط تحقیقات بازاریابی سنتی به آن پاسخ داده شده است. اما در نورومارکتینگ با بکارگیری تکنیک های علوم اعصاب شرکت ها را قادر می سازد تا رفتارهای مشتریان را پیش بینی کنند.
به نظر بسیاری از دانشمندان نورومارکتینگ ابزاری است تا شرکت ها به گونه ای متفاوت فکر کرده و در اثر آن به گونه ای متفاوت عمل کنند تا همگی منجر به بروز خلاقیت هایی در مدیریت کسب و کار (در مفهوم کلی) گردد که در نهایت منجر به فروش بیشتر و درنتیجه سودآوری مناسب تری نسبت به قبل می شود. بدون شک به کارگیری نورومارکتینگ منجر به رضایت بیشتر مشتریان خواهد شد.
در وهله اول شاید بکارگیری نورومارکتینگ برای بسیاری از شرکت ها و فروشگاه ها اقتصادی به نظر نرسد اما در واقع این روش با نزدیکی بیشتر به مشتری و احساساتش منجر به خلق یک تجربه خرید باور نکردنی می شود. مشتریانی که در آینده تبدیل به حامیان یک برند خواهند شد.
مشاور، مجری و مدرس کسب و کار اینترنتی دیجیتال مارکتینگ، فروشگاه اینترنتی، طراحی و بهینه سازی سایت سئو، توسعه دهنده سایت های شرکتی، فروشگاهی، اداری، خبری، آموزش آنلاین، رزرواسیون هتل و تور، اخذ نماد اعتماد الکترونیکی و درگاه بانکی، متخصص در صنعت چاپ و نشر کتاب، تهیه طرح های اقتصادی و توجیهی.
بدون دیدگاه