بازاری با مشتریان مشتاق انتخاب کنید
تمام بازارهای خاص شبیه هم نیستند. در برخی از آنها، ممکن است مشتریان حاضر باشند صدها دلار بابت دورههای آموزش آنلاین پرداخت کنند، و در برخی دیگر فروش یک کتاب الکترونیکی 7 دلاری کار بسیار دشواری باشد.
با پرسیدن چندین سؤال از خود میتوانید متوجه شوید که آیا مشتریان بازار انتخابی شما محصولاتتان را خواهند خرید یا نه:
ویژگیهای جمعیت و بازار هدف من چیست؟ چه کسانی در بازار شما هستند؟ چند سالشان است؟ درآمدشان چقدر است؟ آیا از پس خرید محصولات و خدمات شما بر میآیند؟ اگر مخاطبان بالقوه شما افراد زیر سیزده سال یا بیخانمان هستند، به سختی میتوانید چیزی بفروشید زیرا آنها درآمدی ندارند. از طرف دیگر، اگر آنها افراد سطح متوسط به بالا باشند، دیگر هیچ نگرانی بابت خرید محصولات و خدمات خود از طرف آنها نخواهید داشت.
آیا در حال حاضر افراد بازار من محصولات شخص دیگری را میخرند؟ اگر در حال حاضر در بازار شما محصولات و خدماتی هستند که مردم آنها را به طور مرتب میخرند، پس میدانید که مشتاق خرید محصولات و خدمات شما نیز خواهند بود؛ مخصوصاً اگر بهتر از قبلیها باشند. اما اگر تاکنون هیچ کس نتوانسته در بازار انتخابی شما چیزی بفروشد، این را علامت خطر قلمداد کنید. چنانچه رقبا محصولات و خدمات خود را در بازار انتخابی شما میفروشند، به نحوه قیمتگذاری آنها توجه ویژه داشته باشید تا متوجه شوید چه نوع فرصتهای درآمدی در بازار بالقوه شما وجود دارند.
مخاطبان من با خرید محصولاتم چه مزایایی خواهند داشت؟ اگر دانش به کار رفته در محصولات و خدمات شما باعث میشود در هزینه و زمان مخاطبانتان صرفهجویی شود، پس جذب مشتری برای آنها آسانتر خواهد بود. اکثر افراد با رضایت ۵۰۰ دلار برای یک دوره آموزشی هزینه میکنند، اگر بدانند که با اجرای آنچه در طول زمان میآموزند، پنج برابر پول بیشتر به دست خواهند آورد. به عنوان مثال، من یکبار 2500 دلار بابت یک دوره آموزشی هزینه کردم و در سال بعد بیش از 100.000 دلار درآمد از آموختههای خود کسب کردم. اگر میدانستم دورههای دیگر نیز همین نتیجه را خواهند داشت، حاضر بودم تمام آنها را بخرم.
آیا مخاطبان بازار من تعصبی هستند؟ افراد حاضر در برخی بازارها بسیار پر شور و حرارت هستند. آنها همیشه دیگران را تشویق میکنند که به آنها بپیوندند و پول زیادی صرف محصولات و خدمات کنند. به عنوان مثال، بازیکنان برخی بازیهای آنلاین حاضرند بابت خرید برخی امکانات پول پرداخت کنند، زیرا میدانند که با این کار از سایر رقبا جلوتر خواهند بود.
در نهایت، کسب و کار شما باید با فروش محصولات خود به مشتریان، یا فروش محصولات دیگران از طریق تبلیغات، درآمد کسب کند. اگر مخاطبان شما مشتاق یا تمایلی به خرید محصولات و خدمات ندارند، احتمالاً باید بازار دیگری پیدا کنید. و اگر آن قدر مشتاق هستند که میتوانید تمام محصولات و خدمات خود را بفروشید، پس در بازار درستی هستید.
یک بازار با تقاضای تبلیغاتی انتخاب کنید
کار دیگری که باید انجام دهید این است که ببینید آیا در بازار انتخابی شما، شرکتها مایل به سفارش تبلیغ برای مخاطبان شما هستند یا نه. اگر تقاضای تبلیغاتی در سطح مناسبی باشد، راحتتر میتوانید کسب درآمد کنید. هر چه تبلیغ کنندگان بیشتری در رقابت برای جایگاه تبلیغاتی در وبسایت شما باشند، هزینه هر کلیک (CPC) برای هر تبلیغ کننده افزایش مییابد.
در اینجا بیست مورد از گرانترین و برترین کلمات کلیدی هدف در گوگل ادوردز آورده شده است که بر اساس WordStream.com انتخابشدهاند:
l بیمه
l وامها
l وام مسکن
l وکیل دادگستری
l اعتبار
l مشاوره حقوقی
l اهدا کردن
l مدرک
l هاستینگ
l طلب حق
l کنفرانس تلفنی
l تجارت
l نرم افزار
l بازیابی
l انتقال مالی
l گاز / برق
l دورههای آموزشی
l بازپروری
l درمان
l خون بند ناف
برخی بازارهای خاص به دلیل سودآوری فروش محصولات و خدمات در آنها، همواره تقاضای CPC بالایی دارند. کلمات کلیدی در خدمات مالی، حقوقی، پزشکی و تجاری دائماً CPC های بالاتر از میانگین برای تبلیغ کنندگان در آن بازارها تحمیل میکنند.
به عنوان مثال، CPC کلمات کلیدی مرتبط با نوعی از سرطان به نام مزوتلیوما بیش از 100.000 دلار است. اگرچه این مبلغ غیر متعارف به نظر میرسد، اما مؤسسات حقوقی فعال در این زمینه میتوانند با شکایت از طرف افرادی که در معرض آزبست قرار گرفته و به این سرطان مبتلا شدهاند، این هزینه را جبران کنند.
اگر شما یک وکیل و نماینده بیماران مزوتلیوما بودید و میدانستید که از هر 250 کلیک یک نفر به مشتری جدید تبدیل میشود و از همان یک نفر میتوانید درآمدی هفت رقمی کسب کنید، این هزینه را با کمال میل پرداخت میکردید.
با استفاده از چندین روش میتوانید متوجه شوید که آیا تبلیغ کنندگان در بازار شما علاقه زیادی به گذاشتن تبلیغ دارند یا نه. در ادامه، مراحل سنجش این میزان تقاضا آورد شده است:
از جستجوی گوگل استفاده کنید – لیستی از کلمات کلیدی تهیه کنید که ممکن است افراد در بازار شما جستجو کنند. به عنوان مثال، اگر بازار انتخابی شما مراقبت از حیوانات خانگی است، میتوانید کلماتی مانند اسباببازی حیوانات خانگی، غذای حیوانات خانگی و شوینده حیوانات خانگی را جستجو کنید. چنانچه در نتایج جستجو مشخص شد که همیشه سه تا چهار تبلیغ از آنها در بالا و پایین صفحه وجود دارد، میتوان نتیجه گرفت که تقاضای بسیار خوبی از طرف تبلیغ کنندگان برای بازار شما وجود دارد. اما در صورتی که هیچ تبلیغی مشاهده نشد، آن را یک زنگ خطر قلمداد کنید.
به دنبال برنامههای همکاری در فروش باشید – در سیستمهای همکاری در فروش به دنبال محصولات و خدماتی برای تبلیغ باشید. همچنین میتوانید در اینترنت عبارتهایی مانند همکاری در فروش غذای حیوانات خانگی جستجو کنید تا راحتتر این برنامهها را پیدا کنید. اگر نتایج نشان داد که چندین برنامه بازار انتخابی شما را مورد هدف قرار دادهاند، یک نشانه خوب از تقاضای تبلیغاتی در آن است. پیشنهادات همکاری در فروش مرتبط را نیز یادداشت کنید زیرا بعدها ممکن است به تبلیغ در آن زمینهها علاقه مند شوید.
وبسایتهای رقبا را بررسی کنید – سایر وبسایتهای موجود در بازار خود را پیدا کنید و ببینید که آنها چه نوع تبلیغاتی در وبسایت خود قرار دادهاند. حواستان باشد که هنگام انجام این کار از حالت مخفی مرورگر (incognito) استفاده کنید تا تبلیغی بر اساس رفتار گذشته شما نشان داده نشود. اگر آنها از شبکههای تبلیغاتی مانند گوگل ادسنس استفاده میکنند و تبلیغات مرتبط با بازار خود را قرار دادهاند، نشانه خوبی است. در این جا باز هم از محصولات و خدماتی که در وبسایت رقبا تبلیغ میشود یادداشت برداری کنید، زیرا شاید شما نیز در آینده بخواهید آنها را تبلیغ کنید.
برای اینکه مشخص کنید چه مقدار درآمد تبلیغاتی میتوانید از وبسایت خود کسب کنید، سری به Google Keyword Planner بزنید. برای استفاده از این ابزار باید در
Google AdWords حساب داشته باشید.
کلمات کلیدی مرتبط به بازار خود را در این ابزار جستجو کنید، به ستون قیمت پیشنهادی (suggested bid) توجه نمایید و CPC ده تا بیست کلمه کلیدی را یادداشت نمایید. سپس میانگین آن مقادیر را حساب کنید. این همان مقدار تقریبی درآمدی است که تبلیغ کنندگان در سایت آتی شما برای هر کلیک تبلیغی در گوگل پرداخت میکنند. از آن جا که شبکههای تبلیغاتی 30 تا 40% مبلغ پرداخت شده توسط تبلیغکنندگان را برمی دارند، پس مطمئن شوید که میانگین CPC محاسبه شده را کمتر در نظر بگیرید. به عبارت دیگر، اگر تبلیغکنندگان به طور میانگین برای هر کلیک 1 دلار پرداخت میکنند، شما 65.0 دلار برای آن دریافت خواهید کرد.
پس از فهمیدن مقدار تقریبی درآمد از هر کلیک، میتوانید برآورد کنید که چه مقدار درآمد از طریق گوگل ادسنس به ازای هر 1.000 بازدیدکننده خواهید داشت. با فرض اینکه وبسایت شما دارای نرخ کلیک 5.2% باشد، برای هر 1.000 بازدید از وبسایت خود، 25.16 دلار درآمد کسب خواهید کرد. توجه داشته باشید که نرخ کلیک (CTR) ممکن است بسته به مکان قرارگیری تبلیغ و نوع ترافیک ورودی، بین 1 تا 5% متغیر باشد.
این محاسبات، یک تخمین بسیار خوب از اقداماتی است که میتوانید اجرا کنید. به احتمال زیاد تفاوت قابل توجهی در درآمد شما بسته به تقاضای تبلیغ کننده، مکان قرارگیری تبلیغات در وبسایت شما، منابع ترافیکی و سایر عوامل دیگر وجود خواهد داشت.
بدون دیدگاه