هرکسی که به موفقیت دائمی رسیده، قطعاً از سرسختی ذهنی برخوردار بوده است: ورزشکاران، مدیران شرکتها، مدرسین، والدین، دانش آموزان، کارآفرینان، نویسندگان، و … ؛ این مهارت به حوزه تخصصی ارتباطی ندارد. این حقیقت که فردی در طول زمان پیشرفت قابلتوجهی کرده، خود برگ تأییدی است بر این که وی دارای سرسختی ذهنی بوده است.
جز این راه دیگری وجود ندارد که بشود به درجه عالی سرسختی رسید. جاده موفقیت پایدار، با موانع سنگی پوشیده شده است. هیچکس روئینتن نیست. سرسختی ذهنی لازم است تا بتوانیم بر موانعی که ممکن است ما را از مسیر اهدافمان خارج کنند، غلبه کنیم.
این حالت ذهنی تفاوت بین موفقیت و شکست را مشخص میکند.
هیچ کسی با سرسختی ذهنی به دنیا نمیآید، بلکه آن را در طول زمان میسازد، مانند ساختن عضله. این خبر فوق العادهای است چون به معنی آن است که هر کسی میتواند سرسختی ذهنی را ایجاد کند. فقط لازم است که به ایجاد آن متعهد باشیم.
دلیل آنکه بسیاری از افراد سرسختی ذهنی را در خود پرورش نمیدهند این است که داشتن آن مستلزم کار و صبر فراوان و تا حدودی ناامید کننده است. همچنین مایه زحمت و سختی نیز است. شما عضو گروهی ویژه هستید چون مایلید نهایت تلاش خود را بکنید و ناکامی را تحمل کنید تا آن حالت ذهنی را به وجود آورید که در سراسر زندگیتان به شما پاداش میدهد.
یک تعریف ساده پیش از این ارائه دادم: سرسختی ذهنی یعنی پایداری در برابر ناملایمات. اما این تعریف، میتواند به صورتهای مختلفی تعبیر شود، پس بیایید بیشتر صحبت کنیم.
اول از همه یعنی نوع واکنش ما به استرس. آیا از هم میپاشیم یا مقاومت میکنیم؟ تسلیم میشویم یا تا آخر ادامه میدهیم؟
دوم اینکه سرسختی ذهنی پاسخ ما به احساساتمان است. هنگام درماندگی چکار میکنیم؟ وقتی زندگی به نظرمان ناعادلانه میآید چطور با خشم و ناامیدی خود برخورد میکنیم؟
سوم اینکه سرسختی ذهنی شامل انعطافپذیریمان است. وقتی که توی زندگی بعضی چیزها خوب پیش نمیروند، گرد شکست را از خودمان میتکانیم و به روال عادی زندگی برمیگردیم یا شکایت میکنیم و دیگران را بخاطر گرفتاریهایمان مورد سرزنش قرار میدهیم؟
چهارم با طاقتمان مرتبط است. وقتیکه در جاده رسیدن به اهدافمان مانعی سد راهمان میشود، باقدرت بهپیش میرویم یا اعتراف به شکست میکنیم؟
گاهی طاقت و سرسختی ذهنی را یکسان در نظر میگیرند. اما در حقیقت اینطور نیست. طاقت خصلتی است که تمایل ما به پایداری در شرایط دشوار را تعیین میکند. ولی سرسختی ذهنی حالتی از ذهن است که ماندگاری نگرشمان در شرایط دشوار را تعریف میکند؛ در واقع دیدگاه کلی ما را توصیف میکند. از این رو، بیشتر شبیه داشتن شخصیت ارزشمند است تا طاقت.
با این وجود، طاقت عنصری حیاتی در ایجاد سرسختی ذهنی به شمار میرود. طاقت به ما کمک میکند تا نحوه پاسخ به احساسات منفیمان را سروسامان بدهیم. ما را از اعتماد به نفسی پر میکند که برای تمرکز بر کامیابی نیاز داریم تا بر ترسمان از شکست. امکان ندارد که سرسختی ذهنی داشته باشیم اما میزان مناسبی از طاقت در ما وجود نداشته باشد.
حالا که مفهوم سرسختی ذهنی را باز کردیم، بیایید با چند نمونه واقعی به جزئیات آن بپردازیم.
نمونههای واقعی سرسختی ذهنی
همه شما احتمالاً ورزشکاری را میشناسید. اگر این فرد به عملکرد خود اهمیت میدهد، او از سرسخنی ذهنی برخوردار است. ورزشکاران، از بازیکنان فوتبال گرفته تا اسکیتبازهای روی یخ، از جان و دل مایه میگذارند و تلاش زیادی میکنند. امکان ندارد این افراد بدون آنکه دارای سطحی از سرسختی ذهنی باشند بتوانند چنین نظم سختگیرانه و ناامیدی که از پس عملکرد ضعیفتر از حد استانداردشان به وجود میآید را تحمل کنند.
احتمالاً حداقل یک کارآفرین هم میشناسید. اگر آن شخص توانسته کسب و کار موفقی بسازد، مطمئن باشید که وی بارها استرس شدیدی را تجربه کرده است. کارآفرینان و صاحبان کسب و کار با موانع و شکستهای بیشماری روبرو میشوند که تنها با تحمل و غلبه بر این موانع است که میتوانند در دراز مدت موفق شوند.
دکترها و پرستارها را در نظر بگیرید. افراد این حرفه هر روز درگیر مرگ و زندگی هستند که هیچکدام از این دو وضعیت از قبل تعیینشده نیستند. چه در اورژانس و چه در اتاق عمل، گاهی همهچیز به هم میریزد. اوضاع بغرنج پیشبینینشده در بدترین زمان ممکن رخ میدهند. تنها راهی که دکترها و پرستارها میتوانند در چنین شرایطی عملکرد مؤثری داشته باشند این است که احساساتشان را مهار کنند، شرایطی که در آن قرار دارند را بپذیرند، و به سرعت عمل کنند.
امدادگران را در نظر بگیرید، آنهایی که وظیفه دارند در صحنه اورژانسی حاضر شوند و کمکهای تخصصی ارائه بدهند. نمونه این افراد آتشنشانها، ماموران پلیس، پیراپزشکها، و سایر افراد بسیار آموزشدیده هستند. آنها در محیطی فوق استرسزا کار میکنند و از آنها انتظار میرود در شرایطی که اغلب زندگیشان در خطر است، عملکرد بالایی داشته باشند. امکان ندارد که این افراد بدون داشتن سرسختی ذهنی بتوانند چنین کنند.
اگر شما پدر یا مادر هستید، قطعاً همین الان هم از میزان قابل قبولی سرسختی ذهنی برخوردارید، هرچند که فقط بر یک حوزه از زندگیتان متمرکز شده است. بزرگ کردن بچهها همیشه همراه با شک و ترس است. در مواجهه با شوکهای ناگهانی، مثل صدمه جسمی یا بیماری خطرناک، باید با وحشت و احساسات منفی مقابله کرد. خوشحالی آنی باید فدای پاداشهای آتی شود. بزرگ کردن بچههایی سالم، با اعتماد به نفس، توانا، و خودکفا نیازمند پشت سر گذاشتن زمانهایی از استرس، ترس و تقصیر است.
بدون دیدگاه