موفقیت در کسب و کار به نسبت ساده است: اگر تعداد تصمیمات خوبتان بیشتر از بدها باشد، میبرید و اگر بیشتر تصمیمات بد بگیرید میبازید. ساده است؟ بله. آسان است؟ خیر. دقیقاً به خاطر اینکه با رشد کسب و کار شما و پیچیدهتر شدن آن، افراد بیشتر و بیشتری در فرآیند تصمیم گیری دخیل میشوند. در ابتدا فقط شمایید و حس غریزیتان– و بیشتر وقتها شما و حس غریزیتان درست تصمیم میگیرید (و این همان چیزی است که کسب و کار شما را از «تقلای ابتدایی» نجات میدهد). تصمیمات درست به معنی آن است که کسب و کار شما موفق شده و رشد میکند. رشد یعنی اضافه شدن بر تعداد افراد و بر پیچیدگی؛ و قبل از آنکه متوجه شوید مهمترین تصمیمات توسط شما به تنهایی گرفته نمیشوند بلکه توسط تیمهایی گرفته میشوند که شما در بعضی از آنها هستید و در بعضی نیستید. و تیمها، همانطور که همه به سرعت متوجه میشوند، معمولاً در گرفتن مداوم تصمیمات با کیفیت خوب نیستند. دستور جلسات پنهان، امتیازدهی منفعلانه یا تهاجمی، قلدری همراه با تحکم، عدم همکاری عبوسانه؛ روشهایی که تیمها میتوانند فرآیندهای ساده گرفتن تصمیمات خوب را خراب کنند بسیارند و همچنین راههای گریز از آنها نیز. کتابهای بی پایان، کارگاهها و ابزارهای ارزیابیای ایجاد شدهاند که هر کدام ادعا دارند میتوانند مشکل تیمهای ناکارآمد را حل کنند. حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد مشکلی که وقتی افراد خوب در یک فرآیند مشترک تصمیم گیری دور هم جمع میشود رخ میدهد میتواند با استفاده آگاهانه از یک جمله ساده ۲۰ کلمهای به صورت ریشهای از بین برود. ما به آن «تعهد سازمانی» میگوییم. جمله این است:
«من وقتی در یک محیط گروهی یا تیمی کار میکنم، منافع سازمان را بر منافع شخصی خودم ترجیح خواهم داد.»
این جمله خبری ساده در حقیقت یک خط قرمز بسیار قدرتمند است که تمرکز تیم شما را روی گرفتن تصمیمات با کیفیت حفظ میکند.
جملهای که یک بیانیه صادر میکند به یک تیم کارا مثل گروهی از جراحان مجرب که بالای سر یک مریض در اتاق عمل جمع شدهاند فکر کنید: حواس پرتی کم، تمرکز بالا، اطلاعات با کیفیت، آنالیز دقیق، حمایت همه جانبه و اعمال بالینی. چرا این تصویر از صحنه ای که در بسیاری از اتاقهای جلسات میبینیم آنقدر دور است؟ بنا بر تجربه، به این دلیل نیست که افراد مربوط توانایی یا تعهد کمتری دارند. بلکه دلیل سادهاش این است که «مریض» به روشنی تعریف نشده است. برای جراح در یک اتاق عمل این سؤال پیش نمیآید که وی برای خدمت به چه کسی آنجاست. برای یک مسوول در اتاق جلسه اما، «مریض» (کسب و کار) نامشخص و مبهم است و گاهی اوقات به کل فراموش میشود. تعهد سازمانی به سادگی، ولی قدرتمندانه، تمرکز همه را روی چیزی که واقعاً مهم است– نیازهای سازمان به عنوان یک کل– نگاه میدارد. (از اسم «سازمان» استفاده میکنیم چون همین دینامیک نه تنها در مورد کل سازمان کار میکند بلکه هر واحدی که توسط دو یا بیشتر نفر اداره میشود شامل یک کسبوکار، دپارتمان، پروژه، گروه یا تیم نیز از آن پیروی میکنند). از جمله تعهد سازمانی در جلسات تیمی پیش رو استفاده کنید. میتوانید آن را روی فلش کارتهایی برای اعضای تیمتان بنویسید و ببینید آیا یادآوری به همه در مورد اینکه مریض اصلی کیست، تصمیم گیری شما را متحول میکند یا خیر. شرط میبندم که میکند.
مشاور، مجری و مدرس کسب و کار اینترنتی دیجیتال مارکتینگ، فروشگاه اینترنتی، طراحی و بهینه سازی سایت سئو، توسعه دهنده سایت های شرکتی، فروشگاهی، اداری، خبری، آموزش آنلاین، رزرواسیون هتل و تور، اخذ نماد اعتماد الکترونیکی و درگاه بانکی، متخصص در صنعت چاپ و نشر کتاب، تهیه طرح های اقتصادی و توجیهی.
بدون دیدگاه