ایده بزرگ


شما یک کارآفرین نوپا هستید که ایده‌ای بزرگ و هیجان انگیز دارید. شما می‌خواهید اولین تجارت میلیون دلاری خود را شروع کنید، زیرا می‌دانید ایده شما آنقدر بزرگ است که مشتریان شما را به وجد می‌آورد و در این راه آرزوهای شما را برآورده می‌کند. اولین سوالی که دارید: ارزش این ایده چقدر است؟

هیچ چی

ایده‌ها بی‌شمار هستند و هیچ ارزش ذاتی ندارند. یک ایده – چه بزرگ و چه کوچک – مجموعه‌ای از واکنش‌های الکتروشیمیایی درون مغز شما است. هیچ کس ایده نمی‌خرد و به ایده‌ها نمی‌توان ارزش دلاری اختصاص داد. این بدان معنا نیست که ایده‌ها بدون پتانسیل هستند – ایده‌ها اولین گام‌های اساسی در جهت ایجاد فرصت‌ها هستند. برخلاف ایده‌ها، فرصت‌ها سهام و تجارت کارآفرینان موفق است. فرصت‌ها عملی هستند و این توانایی را دارند که هم برای مشتریان و هم برای شما ارزش قائل شوند. تمایز ممکن است ظریف به نظر برسد، اما تفاوت بین ایده و فرصت بسیار مهم است. تلاش برای پیگیری ایده‌هایی که به فرصت تبدیل نشده‌اند، فاجعه‌ای برای سرمایه گذاری شما به همراه خواهد داشت. حتی قبل از شروع آن محکوم به شکست خواهد بود.

 

ایده‎ ها و فرصت‌ها مستقل از یکدیگر و به طور مستقل از مردم نمی‌باشند. هرچه توسط مردم خلق شده است به عنوان یک ایده آغاز شده است، اما همه آنچه که ایده بوده ایجاد نشده است. ریشه و ارزش اختصاص یافته به فرصت‌ها در اجرای آنها است. فرصت‌ها با اجرای آنها ارزشمند می‌باشند. همانطور که ایده‌ای که در ذهن شما گیر افتاده است، به تنهایی هیچ ارزشی ندارد، فرصتی که قابل اجرا نباشد هیچ ارزشی ندارد.

 

نقل قول:

چیزی به عنوان ایده جدید وجود ندارد. ما به سادگی بسیاری از ایده‌های قدیمی را می‌گیریم و آنها را به نوعی در ذهن قرار می‌دهیم. ما به آنها نوبت می‌دهیم و آنها ترکیب‌های جدید و کنجکاوی را ایجاد می‌کنند. ما به طور نامحدود به چرخش و ساخت ترکیب‌های جدید ادامه می‌دهیم. اما آنها همان قطعات قدیمی شیشه‌های رنگی هستند که در تمام اعصار استفاده می‌شده‌اند.

ــ مارک تواین

 

نظر مارک تواین درست است. هیچ ایده جدیدی وجود ندارد. هر ایده تجاری جایگزینی از ایده‌ها و شرایط موجود است. اینکه آیا یک ایده می‌تواند به یک فرصت تبدیل شود یا خیر، تعیین می‌کند که آیا به واقعیت تبدیل می‌شود یا اینکه این فقط یک سری دیگر از واکنش‌های الکتروشیمیایی است.

ایده بزرگ
ایده بزرگ

فرصت‌ها چگونه پرورش می‌یابند؟

یک تصور غلط رایج این است که دستیابی به فرصت‌ها به سادگی و با داشتن بصیرت برای کارآفرینان “اتفاق می‌افتد”. ممکن است ایده‌ها اینگونه به ما برسند، اما روند کشف فرصت‌ها کمی پیچیده‌تر است. فرصت‌ها فقط منتظر نیستند که یک کارآفرین بیاید و آنها را پیدا کند. آنها توسعه‌دهنده کارآفرین هستند.

هر فرد ترکیبی منحصر به فرد از زمینه، استعداد، بینش و دیدگاه خود است. این وجوه با هم نوعی “اثر انگشت” را تشکیل می‌دهند که به همان اندازه اثر انگشت واقعی برای هر یک از ما منحصر به فرد است. مفهوم اثر انگشت کارآفرینانه برای درک چگونگی تعامل فرصت‌ها با کارآفرینانی که آنها را پرورش می‌دهند ضروری است.

اول، فرصت‌ها از کجا می‌آیند؟ فرصت‌ها از طریق روش‌های متنوعی پرورش داده می‌شود و هر یک از این روش‌ها کاملاً به خود کارآفرین و اثر انگشت کارآفرینی وی وابسته است.

فرصت‌ها از جستجوی فعال حاصل می‌شوند

یک فرایند درگیر، ساختار یافته و منضبط در جستجوی راه‌های تکامل ایده‌ها به فرصت‌ها نتیجه بهتری نسبت به یک فرآیند انفعالی خواهد داشت. به جای جستجوی ایده‌های جدید یا دانش جدید، بر راه حل‌های مشکلات موجود تمرکز کنید. ساده تر، بهتر است. تعارفی که یک کارآفرین پس از طرح ایده باید عاشق شنیدن آن باشد، ” واضح است!” راه حل‌های ساده برای مشکلات مشترک پتانسیل بالاتری برای موفقیت دارند.

 

فرصت‌ها از اطلاعات حاصل می‌شوند

فرصت‌های کارآفرینی وجود دارد زیرا افراد مختلف به اطلاعات مختلف دسترسی دارند. آنچه برای یک کارآفرین ایده است، ممکن است فرصتی برای دیگری باشد که منابع و امکانات لازم برای اجرای آن را دارد. فرصتی که بدون ابزار اجرای آن وجود داشته باشد، ارزشی ندارد. این فرصت فقط یک ایده است.

فرصت‌ها از تغییر حاصل می شوند

تغییرات خارجی می‌تواند از دو طریق فرصت ایجاد کند:

»

تغییری که انجام کارهایی را که قبلاً انجام نشده است امکان پذیر می‌کند.

»

تغییری که امکان انجام کاری را به روش ارزشمندتری فراهم می‌کند.

یک تغییر خارجی که انجام کاری را به روشی ارزشمندتر امکان پذیر می‌کند، همچنین می‌تواند کاتالیزوری باشد که ایده‌ای را ایجاد ‌کند که در غیر این صورت ممکن نبود تا به عنوان فرصتی که توانایی تأمین ارزش را دارد، عملی شود.

فرصت‌ها از فرآیند اثرگذاری حاصل می‌شوند

اثرگذاری اساساً برعکس علیت است. فرایندی است که برای شناسایی فرصتهای کارآفرینی هنگامی که آینده ناشناخته یا غیرقابل پیش بینی است استفاده می‌شود. ما اغلب به فکر سرمایه گذاری‌های جدید می‌افتیم که با یک هدف شروع می‌شوند، سپس منابع مورد نیاز برای رسیدن به آن را جمع می‌کنیم. از طرف دیگر، اثر بخشی با منابع موجود شروع می‌شود و سپس آنها را برای ساختن هدف جمع می‌کند.

تفاوت بین علت و معلول ممکن است ظریف به نظر برسد، اما مهم است. یک مثال عالی از تفاوت روش شما برای تهیه شام است. اگر بخواهید رویکرد علیت داشته باشید، این کار را می‌کردید.

از قبل یک دستور تهیه غذا را با دقت تنظیم کنید، سپس آشپزخانه خود را بررسی کنید تا ببینید چه چیزی دارید، آنگاه برای خرید هر چیز لازم که ندارید به فروشگاه بروید. در یک رویکرد موثر، شما در یخچال و انبارخانه خود نگاه می‌کنید، آنچه را که دارید می‌بینید و منوی خود را بر اساس آن برنامه ریزی می‌کنید.

 

ادامه دارد …

منبع: کتاب شروع کسب و کار

کتاب شروع کسب و کار
کتاب شروع کسب و کار

ساسان جعفرنیامشاهده نوشته ها

Avatar for ساسان جعفرنیا

مشاور، مجری و مدرس کسب و کار اینترنتی دیجیتال مارکتینگ، فروشگاه اینترنتی، طراحی و بهینه سازی سایت سئو، توسعه دهنده سایت های شرکتی، فروشگاهی، اداری، خبری، آموزش آنلاین، رزرواسیون هتل و تور، اخذ نماد اعتماد الکترونیکی و درگاه بانکی، متخصص در صنعت چاپ و نشر کتاب، تهیه طرح های اقتصادی و توجیهی.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *